عاشقان عیدتان مبارکباد
امام کاظم (ع) در روایتی می فرمایند:
وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد در مورد دین خود بسیار مراقب باشید مبادا کسی شما را از دین تان جدا کند. [1]
امام صادق (ع) در اشاره به سختی دینداری و حفظ ایمان در زمان غیبت امام زمان (ع)می فرمایند:...
صاحب الامر (ع) دوران غیبتی در پیش دارند که در آن حفظ دین کردن همانند شاخه پرخار درخت قتاد را با دست تراشیدن است ... چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد. بنابراین بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند. [2]
در این باره علی بن ابیطالب (ع) می فرمایند: پس از غیبت امام عصر (عج)مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیاری می شوند. گروهی گمراه می شوند اما گروهی دیگر علیرغم تمام ناملایمات بر هدایت باقی می مانند. [3]
از مجموعه این قبیل از روایات کاملاً معلوم می شود در دوره غیبت شرایطی پیش خواهد آمد که دینداری و پایبندی به ارزشهای انسانی و اخلاقی بسیار مشکل خواهد بود؛ با این همه ، گروههای زیادی با وجود همه این سختیها لحظه ای از دین خود دست بر نخواهند داشت و با تمام وجود به حفظ ارزشها و احکام الهی که تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت انسان است پافشاری خواهند نمود.
حال این سوال مطرح است که مگر در دوره غیبت امام (ع) اوضاع جوامع چگونه خواهد بود که دین افراد این چنین در معرض تهدید واقع خواهد شد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت از بررسیها چنین برمی آید عوامل گوناگونی در پیدایش این وضع موثر است و از جمله آنهاست : ادامه مطلب...
|
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
1/بهمن/1393
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
1/بهمن/1393
امام خامنه ای(مدظله العالی)زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست
در دهه سوم دیماه سالروز عروج خونین شهدای روستای محمدآبادگفت را گرامی می داریم
روحشان شاد ویادشان گرامی باد
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عـــزای پــور ختــمالمرسلین است
قیـــــام کـــــــربلایـش تا قیامــــت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین؛ مقصدی برای مبدا پس از چهل روز دلدادگی، چهل روز آوارگی، چهل روز جدایی و فرصتی برای کمال است.
اربعین؛ رجوعی دوباره به محرم است و بازگشتی دوباره به عاشورا.
آری؛ چهل روز است که مرثیههایمان را در کوچههای دل مرور میکنیم...
چهل روز است که روی زخمهای عمیق عاشورا مرهم میگذاریم...
هر سال همین کار را کردهایم...
اما این زخم کهنه، هر بار تازهتر میشود.
زخم عاشورا همیشه تازه است و با رسیدن اربعین، تازهتر میشود.
چهل روز است که این صدا به گوش میرسد:
«آیا کسی نیست که مرا یاری کند؟»
و اینگونه است که این داغ، سوزانندهتر میشود.
حضرت امام حسین (ع) میفرمایند: هر کس حق بندگی خدا را به جای آورد، خداوند بیش از آنچه آرزو داشته و بیش از حد کفایتش، به او عطا خواهد فرمود. (بحار الانوار، ج 71، ص 184)
بسم رب الشهداء والصدیقین
رهبر معظم انقلاب در دیدار اهالی فرهنگ و ادب:1393/4/22رهبر انقلاب با یادآوری واقعیت های تلخ دنیای امروز نظیر دست اندازی قدرتها به «استقلال، ثروت، دین، معنویت، ناموس و اخلاق ملتها» و دگرگون کردن حقایق با سلطه تبلیغاتی، به حوادث دردناک غزه اشاره و خاطرنشان کردند: گاهی برای کشته شدن یک حیوان در گوشه ای از دنیا، چنان جنجال تبلیغاتی براه می اندازند، اما تهاجم اخیر به غزه و کشته شدن بیش از 100 تن که اغلب آنان نیز کودکان معصوم و مظلوم هستند، نه تنها برایشان اهمیتی ندارد بلکه امریکا و انگیس رسماً از این حملات حمایت می کنند.
به مناسبت روز قدس
آغاز این دور ه از تجاوزات صهیونیست ها که به بهانه کشته شدن 3 شهرک نشین و در اوج مسابقات اغوا کننده جام جهانی کلید خورد، بی شک تکه ای از پازل یک سناریوی پیچیده است که در نگاه کلان، کشورهای سوریه، عراق و لبنان و دیگر عرصه های مرتبط با محور مقاومت را نشانه گرفته است.
بار دیگر در ماه میهمانی خداوند رحمان، سفره های افطار و سحر جمعی از برادران و خواهران ما درغزه بدست رژیم منحوس صهیونیستی به خاک و خون کشیده شده، صحنه های رقت انگیز کشتار بی رحمانه زنان ، کودکان و بیماران و آوارگی هزاران خانواده اینک به چندمین روز خود رسیده است.
آغاز این دور ه از تجاوزات صهیونیست ها که به بهانه کشته شدن 3 شهرک نشین و در اوج مسابقات اغوا کننده جام جهانی کلید خورد، بی شک تکه ای از پازل یک سناریوی پیچیده است که در نگاه کلان، کشورهای سوریه، عراق و لبنان و دیگر عرصه های مرتبط با محور مقاومت را نشانه گرفته و در این صحنه گردانی، سران خود فروخته برخی از کشورهای ارتجاعی منطقه و جریانات محارب تکفیری در نهایت امکان ، به تحقق این سناریو یاری می دهند از این رو در این دوران حملات صهیونیست ها، همچون گذشته علاوه بر آنکه شاهد سکوت مجامع بین المللی غربی نظیر شورای امنیت هستیم، سکوت و انفعال خفت بار سردمداران دول غربی و یا واکنش های عقیم و نمایشی آنان و فتنه گری جریانات تکفیری در عراق و سوریه را مشاهده می کنیم؛
مردم فهیم ایران اسلامی ضمن محکوم کردن جنایات رژیم صهینویستی در حمله به مردم بی دفاع غزه و حمله به مراکز درمانی که بر خلاف همه کنوانسیونهای بین المللی و حقوق شناخته شده بشری است از همه مجامع بین الملی آزاد و غیر وابسته جهان می خواهد نسبت به این آدم کشی سازمان یافته واکنش نشان داده و تکلیف انسانی خود را در این آوردگاه ایفاء کنند.
مردم غیورایران به منظور ارج نهادن به فرمان معمار کبیرانقلاب وبا لبیک به ندای حق مدارانه امام خمینی (ره) و به تاسی از رهبر معظم انقلاب (روحی فداه) در مراسم روز قدس شرکت نموده وبار دیگر صلابت و بیداری خود را به جهانیان نشان می دهند.وحضوری پرشکوه دیگری را در راهپیمایی روز قدس به نمایش خواهند گذاشت.